استراتژی
با عنایت به چشم انداز ترسیم شده برای هلدینگ “شرکت گروه سرمایه گذاری صندوق بازنشستگی فولاد”، که این جایگاه نظر به پتانسیهای موجود در کشور میباشد و نیل به آن نیازمند یک نگاهِ متعالی توسعه طلبانه با برنامهریزی دقیق و تشکیل ساختار منسجم، تخصصی و قوی میباشد. طبیعتا دستیابی به چنین جایگاهی و خلق یک بِرند جهانی باعث ورود هلدینگ به بازارهای مالی بینالمللی شده و جایگاه کشور عزیزمان ایران را در صنعت معدن و فولاد بیش از پیش ارتقا خواهد داد و به یاری پروردگار متعال جزو اولین شرکتهای ایرانی خواهد بود که سهام آن در بازارهای بورس جهانی عرضه خواهد شد و نگاه محلی فعالیت در عرصه صنعت داخلی به نگاه جهانی و توسعهای تبدیل خواهیم شد. این رویکرد و به دنبال آن تلاش و انشالله کسب نتیجه باعث خواهد شد سایر شرکتهای ایرانی نیز به رسیدن به چنین جایگاهی بیندیشند و رشد اقتصادی ایران در گرو دنبال کردن چنین نگاهی میباشد.
دستیابی به چشم انداز ترسیم شده برای شرکت مستلزم داشتن استراتژی مدون و مشخصی است که در آن راهکارها و برنامه برای کاهش هزینهها، افزایش حاشیه سود مجموعِ زیرمجموعهها نسبت به زمانی که شرکتهای تابعه به تنهایی فعالیت میکردند، به دست آوردن سهم بیشتر از بازار صنعت معدن و فولاد کشور و منطقه، فعالیتهای جدید و ایجاد ارزشمندی در اموال کم ارزش ارائه شده باشد. داشتن استراتژی مشخص در سطح شرکت مادر، باعث حرکت شرکتهای زیرمجموعه در یک مسیر مشخص به سوی آرمانی مشترک با بیشترین بازدهی میشود.
هلدینگ “شرکت گروه سرمایه گذاری صندوق فولاد تجارت دالاهو” در تبیین استراتژی خود برای رسیدن به چنین جایگاهی به ارزشهایی چون رشد پایدار اقتصادی، ایجاد اشتغال، جذب سرمایهگذاری داخلی و خارجی، ایجاد شفافیت برای سرمایهگذاران اهمیت قایل بوده و برای تحقق آنها تلاش میکند و بیشک مشارکت تمامی مدیران، کارشناسان و کارکنان سازمان اعم از هلدینگ و شرکتهای زیرمجموعه تضمینی بر پذیرش و اجرا و تحقق سند استراتژی میباشد.
استراتژی هلدینگ از پاسخ به دو سوال اساسی تعریف میشود:
سهام چه شرکتهایی را داشته باشند و مدیریت کنند.
چگونه این شرکتها را مدیریت کنند.
استراتژی هولدینگ:
بر این اساس استراتژی سرمایهگذاری هلدینگ “شرکت گروه سرمایه گذاری صندوق بازنشستگی فولاد” در جهت نیل به چشم انداز و اهداف فوق بصورت زیر ارائه میشود:
استراتژی سرمایهگذاری بلند مدت:(Long-term investment approach)
ما برای سرمایهگذاری بلند مدت تلاش میکنیم و به دنبال کسبوکار توسط تیمهای مدیریتی و کارشناسی خودمان، که قادر به ارائه رشد پایدار و بازدهی قوی هستند میباشیم چرا که معتقدیم داشتنِ تخصص خوب در یک زمینه و نگاه به بازدهی پایدار، ضامن موفقیت بلندمدت سازمان میباشد.
در این راستا عمده تمرکز و توجه شرکت بر سرمایهگذاری و مدیریت بلند مدت در حوزههایی خواهد بود که در آن از زیرساخت های خوب دانش، تخصص و مدیریت برخوردار هستیم و نیز پرداختن به آنها میتواند در یک چرخه همافزایی به چابک بودن و روان شدن سازمان و بهرهمندی از سودهای پایدار کمک کند.
استراتژی سرمایهگذاری در زمینه صنعت معدن و فولاد:
با توجه به اینکه هلدینگ “شرکت گروه سرمایه گذاری صندوق بازنشستگی فولاد” متعلق به صندوق بازنشستگی فولاد و جامعه زحمتکش بازنشستگان فولادِ کشور میباشد و نیز، اکثریت شرکتهای تابعه هلدینگ از جنس معدنی (فلزی و غیر فلزیِ مرتبط با فولاد سازی) و تولیدِ فولاد میباشد که باعث تمرکز تخصصی مدیریت و تشکیل ستادهای کارشناسی هلدینگ در این زمینه میشود، سرمایهگذاریهای آینده هلدینگ نیز در این زمینه و صنایع وابسته و تکمیل کننده آن (مثل تولید نسوزها، الکترودها و حمل و نقل و …) خواهد بود تا با استفاده از ظرفیتهای موجود بتوانیم سهم خود را در بازار این صنعت افزایش دهیم. لذا سعی میکنیم تا حد ممکن از ورود به صنایع غیر مرتبط جهت به دست گرفتن کنترل مدیریتی آن خودداری کنیم.
استراتژی با ارزش کردن داراییهای ناکارآمد و کم ارزش:(Extract value from underperforming assets)
ما به دنبال این هستیم که با تکیه بر تجربه و دانش مدیریتی و پشتوانه کارشناسی خود از شرکتهایی که به دلایل مختلف دچار ضعف در سود و بازدهی هستند ارزش و سود استخراج کنیم.
این مهم با اعمال تغییرات در ساختار آنها، اعمال سیاستگذاریهای جدید و چابکسازی و غنیسازی این شرکتها در همه ابعادشان قابل دستیابی میباشد.
این رویکرد در مورد شرکتهایی که در حال حاضر زیرمجموعه هلدینگ هستند و دچار مشکل میباشند و نیز شرکتهایی که زیرمجموعه ما نیستند ولی قصد ورود به کنترل آنها را داریم و با بررسیهای لازم این قابلیت را در خود میبینیم که قادر به احیای آنها هستیم تصمیمگیری و اجرا خواهد شد.
استراتژی تکمیل زنجیره کسب و کار:
استراتژی غالب دنیای الان در صنعت فولاد، یکپارچه سازی عمودی کسب و کارهای مرتبط با آن میباشد. با توجه به اینکه رشته اصلی و تخصصی کسب و کار ما صنایع معدنی (فلزی (سنگ آهن) و غیرفلزی (ذغال سنگ) و صنعت فولاد سازی میباشد توجه به صنایع بالادستی فولادسازی و تکمیل این زنجیره میتواند باعث همافزایی، تضمین خرید و فروشِ مواد اولیه و تولیدات شده و باعث افزایش بازدهی مجموع نسبت به بازدهی کسب و کارها به تنهایی شود.
در راستای تکمیل زنجیره کسب و کار موجود به عنوان مثال میتوان به صنایع حمل و نقل معدنی، مواد جانبی مورد نیاز صنعت فولاد مثل نسوزها و … اشاره کرد که میتوان با داشتن آنها در مجموعه کسب و کارهای تابعه، عملکرد کلی را بهبود داده و هزینهها را کاهش داد.
استراتژی صادرات محور و دستیابی به بازارهای جهانی فروش و سرمایه:
نگاه و رویکرد هلدینگ به سمت توسعه بازارهای فروش بخصوص در حوزه تولیدات معدنی میباشد این امر از نقطه نظر تنوع منابع درآمدی و افزایش آن، منابع درآمدی ارزی و توسعه و پایداری نرخ تولید و فروش اهمیت دارد. در این رابطه درصورتیکه احساس شود سرمایهگذاری فراملی بخصوص در منطقه خاورمیانه میتواند با تکمیل زنجیره کسب و کار ( موردِ 4 استراتژیها) به فروش بیشتر و مهمتر از آن فروش ارزی کمک کرده و آن را تضمین کند به این امر اقدام خواهیم نمود.
تلاش برای ورود به بازارهای مالی منطقه و جهان به جهت دستیابی به سرمایهگذاری خارجی از دیگر اقداماتیست که به آن نیم نگاهی داریم، و این مهم نیازمند رشد و توسعه در داخل و دستیابی به پیشنیازهای لازم برای ورود به بستر جهانی شدن میباشد.
استراتژی ایجاد منابع درآمدی غیرعملیاتی:
ما برآنیم تا در میانمدت هزینههای جاری سازمان را با استفاده از پتانسیلهایی که در کسب درآمدهای غیرعملیاتی مانند خرید و فروش سهام و بازارگردانی و ارائه انواع خدمات کارگزاری و … که در زیرمجموعه شرکت به آن پرداخته خواهد شد تامین نماییم.
استراتژی توانمندسازی و ارائه شرکتهای تابعه به بازارهای مالی و بورس:
هلدینگ شرکتهای تابعه خود که در آنها مالک صددرصد سهام میباشد را توانمند کرده و به بازار سرمایه وارد میکند تا با جذب سرمایهها، آنها را در طرحهای جدید سرمایهگذاری کرده و سازمان را توسعه دهد.
استراتژی توسعه منابع انسانی و آموزش:
رسیدن به اهداف و چشماندازها و اجرای استراتژیهایی که ذکر شد جز با توجه به منابع انسانی و تلاش برای توسعه، غنی سازی و تخصصگرایی امکانپذیر نمیباشد. هلدینگ بر اساس اعتقاد به دانایی محوری و میل به تخصص و تعهد، اقدام به آموزش مستمر نیروی انسانی خود در سطح مدیران، کارشناسان و کارکنان بر اساس دانش و تکنولوژی روز خواهد نمود و از ایشان در تمام سازمان و ساختار شرکتهای تابعه استفاده خواهد کرد.
هلدینگ با استفاده از تجارب و تخصص خود و اساتید مجرب در این زمینه در قالب دانشگاه علمی کاربردی اقدام به ارائه خدمات آموزشی به جامعه عمومی خواهد کرد تا سهم خود را در افزایش دانش جامعه و خدمت به آن ادا کرده باشد.
استراتژی چابک سازی سازمان و شرکتهای تابعه:
در ایران شرکتها و سازمانها وقتی در بعد ساختاری مالی و پرسنلی بزرگتر میشوند تنبلتر و کندتر میشوند و نظام تصمیم سازی و اجرا در آنها دستخوش سنگینی اداری و سازمانی میشود. ما از ابتدا با توجه به این آسیب مهم سعی خواهیم نمود با طراحی و پیادهسازی سیستمهای مدیریتی روز دنیا در سازمان خود از ابتدا هلدینگ و شرکتهای تابعه را چابک و توانا نماییم. انجام این مهم در زمانهای تغییر محیط بازارها و ورود به شرایط خاص اقتصادی که شرکتها دچار چالشهای جدی میشوند بازخورد مناسب خود را نشان خواهد داد.
استراتژی شفافیت و دوری از شرایط فسادزا:
تلاش برای دستیابی به سطوح بالای صنعتی که در آن وارد شدهایم و نیز امید به رسیدن به بازارهای جهانی و جذب سرمایههای خارجی منوط به این است که سازمان در یک بستر شفاف و امن تولید، نگهداری و عرضه اطلاعات بخصوص اطلاعات مالی به سهامداران خود و مراجعی که باید نسبت به آنها پاسخگو باشد فعالیت کند. شفافسازی و دوری از فساد از اصول جدانشدنی فعالیتهای سازمان خواهد بود که برای دستیابی به آن در پی ایجاد بستر شایستهسالاری، هویت سازمانی و نظارت دقیق علمی میباشیم.
استراتژی تعامل و مواجه شرکت مادر(هلدینگ) با شرکتهای تابعه:
در این زمینه سه الگوی اساسی در علم مدیریت برای ارتباط بین شرکت مادر و شرکتهای تابعه وجود دارد:
کنترل مالی: (Financial Control Model) در این شیوه هلدینگ بصورت غیرمتمرکز عمل میکند و تقریبا تمامی امور شرکنهای تابعه به خودشان تفویض میشود. در این شیوه تاکید بر سودآوری کوتاه مدت میباشد و هلدینگ از طریق بودجههای سالانه بر عملکرد شرکتها نظارت دارد.
سبک برنامهریزی استراتژیک: (Strategic Planning Model) در این شیوه هلدینگ کاملا بصورت متمرکز عمل میکند و شرکتهای تابعه موظف به تبعیت از استراتژی شرکت مادر میباشند، تفویض اختیاری به شرکتهای تابعه صورت نمیگیرد و آنها موظفند بر اساس استراتژی مدونی که هلدینگ تهیه کرده حرکت کرده و گزارش عملکرد خود را به ستاد فرماندهی ارائه کنند. در این شیوه هلدینگ از تخصص بسیار بالای خود در مدیریت و کارشناسی شرکتهای زیرمجموعه خود اطمینان کافی دارد.
سبک کنترل استراتژیک: (Strategic Control Model) این سبک تعاملی نه کاملا دستوری و نه کاملا تفویضی است بلکه در بین دو سبک فوق قرار میگیرد و بعبارتی حالت مشارکتی دارد. در این سبک ستاد مرکزی هلدینگ و شرکتهای تابعه به صورت کار تیمی کار میکنند، شرکتهای تابعه استراتژی خود را بر اساس جهت گیری کلی هلدینگ تدوین میکنند و با برگزاری جلسات متعدد با ستاد مرکزی هلدینگ از استراتژی خود دفاع میکنند.
شیوههای تعامل هلدینگ با زیرمجموعه از این حیث مهم است که اطمینانی معقول از حسن انجام امور در شرکتهای تابعه و حرکت در راستای جهتگیری کلی هلدینگ در شرکتهای تابعه به دست آید.
با توجه به اینکه هلدینگ در مراحل اولیه شکل گیری و انتقال سهام شرکتهای تابعه از صندوق به آن میباشد در این زمینه برنامه هلدینگ برای سه تایم فریم زمانی بصورت زیر تعریف میشود:
کوتاه مدت: در کوتاه مدت که حداکثر تا انتهای شهریور 1398 طول خواهد کشید شرکت مادر از سبک کنترل مالی برای تعامل با شرکتهای تابع بهره خواهد جست تا در این حین عملیات نقل و انتقال شرکتها از صندوق به هلدینگ تکمیل شود اطلاعات مالی اولیه هلدینگ از عملکرد این شرکتها تکمیل شود و هلدینگ فرصت تشکیل ساختار خود از لحاظ مدیریتی و کارشناسی داشته باشد تا بتواند زیرساختهای خود را برای عبور از این مرحله تجهیز نماید.
میانمدت: در میانمدت که حداکثر تا پنج سال آینده به درارا خواهد کشید هلدینگ با توجه به ابزارهای خود وارد فاز سبک کنترل استراتژیک خواهد شد و ضمن تعامل و مشارکت با شرکتهای تابعه اقدام به اجرای استراتژی کلان خود در راستای دستیابی به اهداف و چشم اندازهای هلدینگ خواهد کرد.
بلند مدت: با توجه به ویژهگیهای محیطی کسبوکارها در ایران، هدفگذاری نهایی هلدینگ دررابطه با نوع تعامل با شرکتهای زیرمجموعه، دستیابی به سبک برنامهریزی استراتژیک میباشد تا بتواند با اتکا بر ابزارهای قوی خود در حوزه مدیریت و کارشناسی استراتژیهای کلان خود را بهتر و مقتدرتر به اجرا در آورده و به سوی چشم انداز حرکت نماید. مقدمات لازم برای اجرای این الگو در میانمدت برنامهریزی و فراهم خواهد شد.
استراتژی ارزشآفرینی در شرکتهای تابعه:
تاثیرگذاری بر عملکرد شرکتهای زیرمجموعه بصورت مستقل (Stand-alone Influence)
شاید لازم باشد در موارد خاص یکی از شرکتهای تابعه را اصطلاحا وارد فاز مراقبتهای ویژه کرده و با ارائه خدمات خاص و جراحیهای لازم نسبت به احیای آن اقدام نمود، در چنین مواردی تمام توان و زیرساخت سازمان و سایر شرکتهای تابعه برای بهبود وضعیت شرکت مشکل دار به کار برده خواهد شد تا به وضعیت مطلوب دست بیابیم.
تاثیرگذاری بر روابط میان شرکتهای زیرمجموعه (Linkage Influence)
ضمن تلاش برای تکمیل زنجیره کسب و کار با نظارت دقیق سازوکار بین شرکتها را تسهیل کرده و ارتباط بین شرکتها را فعال و شفاف خواهیم نمود. در این رابطه در طی فرآیند بنچ مارکینگ اقدام به شناسایی شرکتهای موفق از میان شرکتهای تابعه نموده و تجارب موفق آنها با دیگر شرکتها به اشتراک گذاشته خواهد شد و در طی فرآیند نظارت فاصله بین وضع موجود با وضع مطلوب به طور پیوسته رصد خواهد شد.
انجام فعالیتهای تخصصی و ارائه خدمات توسط شرکت مادر (Function and Service Influence)
هلدینگ با توانمند سازی خود در بعد ستادهای کارشناسی و تخصصی به ارائه خدمات در زمینه فنی و تخصصی، طرحهای توسعهای، مشاوره و خدمات حقوقی به شرکتهای تابعه خواهد پرداخت. ضمنا هلدینگ با در صورت تایید و تصویب طرحهای توسعه شرکتها میتواند از محل منابع در اختیار خود (حاصل از سودآوری شرکتها و درآمدهای غیرعملیاتی) در قالب تسهیلات یا آورده سهامدار برای این طرحها تامین سرمایه لازم نماید.
تاثیرگذاری بر ترکیب فعالیتهای کل بنگاه (Corporate Development Activities)